تکدی کردن. دریوزه کردن. سؤال کردن. صدقه خواستن. تکدی: پادشاهیت میسر نشود بر سر خلق تا بشب بر در معبود گدائی نکنی. سعدی. وگر جور در پادشائی کنی پس از پادشاهی گدائی کنی. سعدی. سعدی شیرین سخن در راه عشق از لبش بوسی گدائی میکند. سعدی. گر گدائی کنی از درگه او کن باری که گدایان درش را سر سلطانی نیست. سعدی. شب بر در حق گدائی کند. (مجالس سعدی). رجوع به گدائی شود. - امثال: صد سال است گدائی میکند هنوز شب جمعه را نمیداند
تکدی کردن. دریوزه کردن. سؤال کردن. صدقه خواستن. تکدی: پادشاهیت میسر نشود بر سر خلق تا بشب بر در معبود گدائی نکنی. سعدی. وگر جور در پادشائی کنی پس از پادشاهی گدائی کنی. سعدی. سعدی شیرین سخن در راه عشق از لبش بوسی گدائی میکند. سعدی. گر گدائی کنی از درگه او کن باری که گدایان درش را سر سلطانی نیست. سعدی. شب بر در حق گدائی کند. (مجالس سعدی). رجوع به گدائی شود. - امثال: صد سال است گدائی میکند هنوز شب جمعه را نمیداند
ویرانی کردن. (یادداشت بخط مؤلف) : خرابی کند مرد شمشیرزن نه چندانکه آه دل پیرزن. سعدی (بوستان). ، بی تابی کردن. ناشکیب بودن: دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید زینهار ای دوستان جان من و جان شما. حافظ. ، کثافت کردن. آلودن. نجس کردن شلوار یا بستر یا جز آن. ریدن. - امثال: اجل سگ را می رسد، چون بمسجد می رود خرابی می کند
ویرانی کردن. (یادداشت بخط مؤلف) : خرابی کند مرد شمشیرزن نه چندانکه آه دل پیرزن. سعدی (بوستان). ، بی تابی کردن. ناشکیب بودن: دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید زینهار ای دوستان جان من و جان شما. حافظ. ، کثافت کردن. آلودن. نجس کردن شلوار یا بستر یا جز آن. ریدن. - امثال: اجل سگ را می رسد، چون بمسجد می رود خرابی می کند
کنایه از دشنام دادن، زیانکاری کردن. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری) ، تحقیر کردن. استحقار. استخفاف. (یادداشت مؤلف) : جماعتی از بزرگ زادگان بر وی خواری کردند و از خداوندان تعلیم گفتند و تو از کجا و علم خواندن کجا؟ (مجمل التواریخ و القصص)
کنایه از دشنام دادن، زیانکاری کردن. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری) ، تحقیر کردن. استحقار. استخفاف. (یادداشت مؤلف) : جماعتی از بزرگ زادگان بر وی خواری کردند و از خداوندان تعلیم گفتند و تو از کجا و علم خواندن کجا؟ (مجمل التواریخ و القصص)
اگر بیند سقائی می کرد و بی طمع بود، دلیل است به کار آخرت مشغول شود. اگر بیند که مشک پرآب بود و به کس نداد، دلیل که مال جمع کند و از آن خیر نبیند. جابر مغربی سقا درخواب، دلیل بر مردی است که دیندار بود. اگر بیند سقائی می کرد و آب به مردم می داد، دلیل که با مردم نیکوئی نماید. محمد بن سیرین
اگر بیند سقائی می کرد و بی طمع بود، دلیل است به کار آخرت مشغول شود. اگر بیند که مشک پرآب بود و به کس نداد، دلیل که مال جمع کند و از آن خیر نبیند. جابر مغربی سقا درخواب، دلیل بر مردی است که دیندار بود. اگر بیند سقائی می کرد و آب به مردم می داد، دلیل که با مردم نیکوئی نماید. محمد بن سیرین
گدا: شکست و مشکلات چیز به گدا دادن: برای کارهای خوبتان از شما تمجید خواهد شد گدا بودن: هدیه خواهید گرفت - لوک اویتنهاو اگر در خواب دید گدائی می کرد و مردم او را چیزی می دادند، دلیل خیر وبرکت است. محمد بن سیرین گدا در خوابهای ما انسانی است بزرگ منش و خیر و نیکو کار که بدو ن آشنائی قبلی به ما محبت می کند و خیر و خوبی می رساند. اگر ببینید خودتان گدا شده اید خوب است و خواب شما می گوید نیکی می کنید. اگر در خواب ببینید که گدا شده اید و از مردم کمک می خواهید خواب شما می گوید به دیگران محبت و کمک می کنید و کسی از این نیکی و خوبی آگاه نمی شود. اگر دیدید به صدای بلند گدائی می کنید و کمک می خواهید از این ناراحت هستید که چرا دیگران به خوبی و صداقت شما توجه ندارند و قدر آن را نمی دانند و سپاسگزاری نمی کنند. منوچهر مطیعی تهرانی دیدن گدائی بر چهار وجه است. اول: خیر و برکت. دوم: منفعت. سوم: معیشت. چهارم: عز وجاه. اگر دید از مردم چیزی میخواست و نمی دادند، دلیل که کارهای وی بسته شود.
گدا: شکست و مشکلات چیز به گدا دادن: برای کارهای خوبتان از شما تمجید خواهد شد گدا بودن: هدیه خواهید گرفت - لوک اویتنهاو اگر در خواب دید گدائی می کرد و مردم او را چیزی می دادند، دلیل خیر وبرکت است. محمد بن سیرین گدا در خوابهای ما انسانی است بزرگ منش و خیر و نیکو کار که بدو ن آشنائی قبلی به ما محبت می کند و خیر و خوبی می رساند. اگر ببینید خودتان گدا شده اید خوب است و خواب شما می گوید نیکی می کنید. اگر در خواب ببینید که گدا شده اید و از مردم کمک می خواهید خواب شما می گوید به دیگران محبت و کمک می کنید و کسی از این نیکی و خوبی آگاه نمی شود. اگر دیدید به صدای بلند گدائی می کنید و کمک می خواهید از این ناراحت هستید که چرا دیگران به خوبی و صداقت شما توجه ندارند و قدر آن را نمی دانند و سپاسگزاری نمی کنند. منوچهر مطیعی تهرانی دیدن گدائی بر چهار وجه است. اول: خیر و برکت. دوم: منفعت. سوم: معیشت. چهارم: عز وجاه. اگر دید از مردم چیزی میخواست و نمی دادند، دلیل که کارهای وی بسته شود.